Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-28@09:31:47 GMT

اروپا از ناامیدی و تنهایی یخ می‌زند

تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۱۱۲۶۵

اروپا از ناامیدی و تنهایی یخ می‌زند

در جنگ اوکراین که از اسفندماه ۱۴۰۰ شروع شد، ابتدا تصور بر این بود که جنگ در کوتاه مدت تمام خواهد شد اما اکنون که بیش از ۶ ماه از آن زمان می‌گذرد، هیچ دورنمایی برای پایان کوتاه مدت آن دیده نمی‌شود.

روزنامه ایران:  کشورهای غربی شدیدترین تحریم‌ها را علیه روسیه اعمال کرده‌ و همزمان، انواع تسلیحات مدرن را در اختیار اوکراین قرار داده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مسکو نیز سلاح گاز را در اختیار دارد که زمستان اروپا به بازی پوتین با این سلاح بستگی دارد. سؤال مهم در مورد جنگ اوکراین این است که آینده این جنگ چه خواهد بود؟ در همین راستا خبرگزاری مهر نشستی را با حضور «عابد اکبری» کارشناس مسائل اروپا و مدیرعامل مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار، «مهدی خانعلی‌زاده» پژوهشگر مطالعات امنیت بین‌الملل و «عفیفه عابدی» پژوهشگر مسائل بین‌الملل برگزار کرده که در آن، سؤال مورد اشاره در معرض بررسی قرار گرفته است. در زیر بخش‌هایی از این میزگرد مفصل را می‌خوانید.

دلیل کند شدن پیشروی‌های روسیه و حتی کاهش قدرت مقابله اوکراین و اینکه نمی‌تواند روسیه را وادار به عقب‌نشینی کند، چیست؟
عابد اکبری: به نظر من بهتر است در مورد برخی بازیگران اروپایی که در این جنگ و طولانی شدن روند آن تأثیرگذار بودند، صحبت شود. اروپا در سال‌های اخیر دچار یک چالش هویتی بسیار جدی شده است. در سه سال پیش یعنی سپتامبر ۲۰۱۹ اجلاس سفرای فرانسه در سراسر جهان در پاریس برگزار شد که در آن آقای مکرون سخنران افتتاحیه این اجلاس بود. صحبت‌های آغازین وی در این اجلاس برای من به‌عنوان کسی که اخبار اروپا را دنبال می‌کند، بسیار جذاب بود. مکرون سخنان خود را اینگونه آغاز کرد که ما یک بار در میانه جنگ دوم جهانی و سال‌های پس از آن بین دو قدرت بزرگ یعنی امریکا و شوروی قرار گرفتیم. به این ترتیب اروپا به صحنه نبرد تبدیل شد که در آن این دو قدرت همه هزینه‌های خود را در این صحنه تحمیل کردند و آن چیزی که در پایان این جنگ باقی ماند، ویرانه‌ای به اسم اروپا بود. او می‌افزاید که امروز نیز اروپا به صحنه نبرد بین امریکا و چین تبدیل شده است؛ حال باید دید اروپا در این میان چه نقشی دارد آیا یک بازیگر مستقل است؟ اگر این نقش به روشنی تعریف نشود باز هم پس از پایان نبرد این دو قدرت بزرگ ویرانه‌ای باقی خواهد ماند به اسم اروپا. سپس به سفرای اروپایی و اندیشمندان اروپا و فرانسه هشدار می‌دهد که باید تعریفی جدید از اروپا ارائه شود. بعد از برگزیت، امنیت هستی شناختی اروپا دچار چالش جدی تری شد. به عبارتی یک بخش بسیار پرقدرت و پررنگ از اروپا جدا شد. بعد از برگزیت چند فرض در اروپا شکل می‌گیرد، فرض نخست که خاستگاه آن بیشتر در آلمان بود می‌گفت ما می‌توانیم از قدرتی همچون روسیه برای پر کردن خلأها  در درون اروپا استفاده کنیم. البته این فرضیه در فرانسه با تردیدهایی مواجه بود. یک نگاه منفی نیز در مورد روسیه بویژه در انگلیس وجود داشت که برگرفته از تجربه تاریخی آنان است. آنان همیشه نسبت به کنشگری روسیه در اروپا نگاهی منفی و بدبینانه داشتند.


به مرور اتفاقاتی در اروپا از جانب روسیه رخ می‌دهد. ما با روسیه‌ای مواجه هستیم که یک پارادوکس بزرگ برای اروپا است. اروپا از یک طرف نمی‌داند که باید با روسیه بجنگد یا اینکه باید آن را در اروپا پذیرفته و داخل خود هضم کند. با آغاز جنگ اوکراین این پارادوکس به‌صورت جدی و پررنگ‌تری مطرح شد. تا قبل از جنگ این پارادوکس و معمای روسیه برای اروپایی‌ها وجود داشت. بعد از جنگ این پارادوکس تشدید می‌شود و اروپایی‌ها دچار یک تردید، ابهام و یک سؤال بزرگ می‌شوند که اینک باید با روسیه‌ چه کار کنند. همین حالا نیز در سخنان مسئولان اروپایی این پارادوکس قابل مشاهده است. آنان از یک طرف با رویکردی ستیزه جویانه تلاش می‌کنند مقامات روسیه بویژه ولادیمیر پوتین را در الفاظ خود مورد تهاجم قرار دهند اما از یک طرف نیز نمی‌دانند واقعاً چطور می‌توانند این موضوع را حل و فصل کنند.


چندی پیش یک اندیشکده امریکایی گزارشی را منتشر کرده بود که در آن از این شرایط به‌عنوان یک شوخی یاد کرده بود و نوشته بود ما راه حلی به نام گفت‌و‌گوی مسالمت‌آمیز برای حل مشکلات با روسیه عنوان می‌کنیم اما در حقیقت این روش هیچ نتیجه‌ای نمی‌تواند داشته باشد و صرفاً برای این است که ژست گرفته و بگوییم معتقدیم که گفت‌و‌گو تنها راه حل است. شاید پیشتر بسیاری از کارشناسان این پیش‌بینی را نداشتند که این جنگ تاکنون طول بکشد اما امروز ما پیش‌بینی می‌کنیم که شاید این جنگ تا پایان زمستان نیز ادامه یابد.


در حال حاضر دوره جنگ‌های اعلانی در دنیا پایان یافته است. یعنی جنگ‌ها آغاز یافته و به پایان می‌رسند بدون اینکه کسی آغاز و پایان آنها را اعلام کند. البته در این جنگ بواسطه کنشگری امریکا اندکی اعلام جنگ به‌صورت واضح‌تر صورت گرفته اما به نظر من، ما دیگر به شکل کلاسیک شاهد آن نخواهیم بود که اعلام شود جنگ اوکراین به پایان رسیده است. ما با یک مسیر فرسایشی مواجه خواهیم بود. شاید یک سناریو این باشد که بدون اینکه روزی به‌عنوان پایان جنگ اعلام شود، شاهد یک فرایند ستیزه جویانه میان این دو کشور و بازیگران دیگری که در آن دخیل هستند، باشیم.
در یک جمع‌بندی باید گفت طولانی شدن جنگ روسیه و اوکراین به‌دلیل تردیدها و ابهاماتی است که از لحاظ نظری در بازیگران درباره این جنگ، آینده و پیامدهای آن وجود دارد که باعث می‌شود همه دچار نوعی انفعال شوند. وقتی ما شاهد این حجم از انفعال از جانب بازیگران باشیم قاعدتاً نباید انتظار داشت که به این زودی جنگ خاتمه یابد.


رصد گفته‌های مقامات دو کشور روسیه و اوکراین نشان می‌دهد که هیچکدام واقعاً حاضر به تن دادن به آتش بس در شرایط کنونی نیستند. شرایط مدنظر روسیه و اوکراین برای تن دادن به آتش بس چه می‌تواند باشد؟
مهدی خانعلی زاده: مشکل اصلی که به خیلی از مسائل و ابهامات دامن زده و اکنون نیز می‌تواند آنها را رفع کند، این است که بدانیم جنگ اوکراین جنگ دو واحد سیاسی نیست به عبارت دیگر این جنگ دو کشور واحد نیست بلکه این جنگ نماد تلاش برای تغییر در نظام بین‌الملل است. اگر این جنگ، نبرد بین دو کشور برای گرفتن خاک یا هر امتیاز دیگری بود باید بسیار زودتر از این به نتیجه می‌رسید. این جمله که روسیه توان تصرف کی‌یف را ندارد و برای همین جنگ طولانی شد به نظر من چندان درست نیست. به نظر من روسیه توان این کار را داشت اما تمایلی به انجام آن نداشت.
بنده اردیبهشت ماه برای مدتی به‌صورت میدانی از اوکراین بازدید کردم. موضوع اصلی آن است که روسیه نتوانست شکست سیاسی اوکراین را رقم بزند؛ در حالی که قدرت شکست نظامی اوکراین را داشت. دستگاه حاکمیتی روسیه تصور می‌کرد که تهاجمی به اوکراین خواهد داشت و با فشاری که به اوکراین وارد می‌کند نیروهای نظامی کنار کشیده و آنان می‌توانند کی یف را محاصره کنند. دولت زلنسکی ضعیف است و درست است که وی توانسته بود انتخابات را با اکثریت پیروز شود اما به طور کلی مردم اوکراین زیاد سیاسی نیستند. بنابراین دولت وی چندان محل حمایت به معنای پشتوانه سیاسی و غیره نبود. شایان ذکر است که این دولت برای مدتی دچار به هم ریختگی سیاسی نیز شده بود. اما با دخالت امریکا از نظر نظامی و تسلیحاتی و چه از نظر سیاسی و تبلیغاتی زلنسکی در قدرت ماند.


روس‌ها در ماه اول شهرک بوچا را گرفته و حدود ۵۰ - ۶۰ کیلومتر وارد خاک اوکراین شده بودند در آن زمان چیزی به نام مقاومت اوکراین اصلاً وجود نداشت. بوچا در بازدیدها بسیار سالم‌تر از خرمشهر کنونی ایران بود و آثار جنگی در آن وجود نداشت البته نه اینکه آنان نخواهند در برابر روسیه مقاومت کنند بلکه توان مقاومت نداشتند. از جمعیت ۴۴ میلیونی اوکراین ۱۰ میلیون تن از کشور خارج شده و مهاجرت کردند. حتی کی‌یف نیروی نظامی چندانی برای مقابله با روسیه نداشت. بنابراین تانک‌های روسیه تا چند کیلومتری کی‌یف رسیده بودند. آنها سه یا چهار هفته بدون مقاومتی از طرف اوکراین در شهرک بوچا مانده بودند اما وقتی دیدند که دولت سقوط نکرده است گفتند ما به لحاظ سیاسی نتوانستیم موفق عمل کنیم، بنابراین از روش نظامی استفاده می‌کنیم. روسیه هر جایی را که اراده کرده گرفته است، تنها جایی که به معنای واقعی کلمه با مقاومت مواجه شد ماریوپل بوده است که گردان آزوف توانست با مقاومت خود در برابر روسیه پیروز شود. روسیه در حال حاضر اراده کرده است که میکلایف، خرسون و اودسا را تصرف کند. در همین یکی دو هفته اخیر می‌بینیم که پیشروی‌های زیادی در مسیر رسیدن به این هدف داشته است.


بنابراین می‌توان گفت که ماشین جنگی روسیه هیچگاه متوقف نشده است بلکه اوکراین از نظر توان نظامی با وجود همه کمک‌هایی که به آن شده است یارای مقابله و مقاومت ندارد. طبق آمارهای موجود ۷۰ درصد از کمک‌هایی که به اوکراین می‌شود به بازار سیاه انتقال می‌یابد.‌
در زمان حضورم در اوکراین با «سارا اشتون» خبرنگار امریکایی ضد روسی و طرفدار اوکراین صحبت کردم که وی معتقد بود اوکراین نیز مانند سوریه است و حدود ۷۰ درصد از تسلیحات ارائه شده به اوکراین وارد بازار سیاه اسلحه می‌شود. بنابراین می‌توان گفت علت طولانی شدن جنگ، عدم توانایی طرفین برای پیشبرد اهداف‌شان نیست بلکه یک‌سری المان‌ها و فاکتورهای سیاسی در این زمینه دخیل هستند.


من معتقدم دیگر هیچ گاه جهان به قبل از جنگ اوکراین باز نخواهد گشت. این جنگ تمام نمی‌شود مگر اینکه تغییر در نظام بین‌الملل صورت گیرد. روند فرسایشی جنگ به‌دلیل این است که اوکراینی‌ها در حال مقاومت با تسلیحات دریافتی از غرب هستند. برای طولانی شدن جنگ هیچ تصمیمی از طرف روسیه گرفته نشده بود؛ پوتین منتظر زجرکش شدن اروپا است. برای اینکه بتوانیم برای نظام بین‌الملل جدید نظر بدهیم باید سه ماه منتظر بمانیم تا ببینیم که آیا در سه ماه آینده اروپا آسیب می‌بیند و دوام می‌آورد یا نابود می‌شود. پس از آن می‌توان در مورد آینده نظام بین‌الملل اظهار نظر کرد.

درنهایت باید گفت این جنگ فرسایشی نشده و اتفاقاً هرروز در حال پیش رفتن است. فرض کنید روسیه شکست را بپذیرد و اوکراین نیز از مواضع خود کوتاه بیاید؛ اما آیا تحریم‌هایی که امریکا و اروپا علیه روسیه اعمال کردند و دیگری‌سازی که اتفاق افتاده و  مسیر جداسازی انرژی اروپا از روسیه شرایط روابط اروپا و  روسیه را به قبل از جنگ باز خواهد گرداند؟ قطعاً اینگونه نیست.


انتخابات میان دوره‌ای کنگره در پیش است اما در این برهه تورم در امریکا  افزایش پیدا کرده و فشارها بر بایدن و تیم او بیشتر شده است. حتی بسیاری معتقد بودند  سفر نانسی پلوسی به تایوان در این راستا بود که دستاوردی در زمینه سیاست خارجی برای دموکرات‌ها به ارمغان بیاورد که این اتفاق رخ نداد. با توجه به کمک‌های تسلیحاتی و غیرتسلیحاتی که امریکا به اوکراین ارائه می‌دهد و قطعاً از جیب مالیات دهندگان امریکایی مبالغ را هزینه می‌کند، آیا بایدن همچنان این ریسک را می‌کند که حمایت‌های خود را در آستانه انتخابات به نفع اوکراین افزایش دهد یا به خاطر انتخابات هم که شده تلاش می‌کند کمی کج‌دار و مریز با موضوع اوکراین برخورد کند؟


عفیفه عابدی: اساساً سیاست خارجه امریکا و سیاست بین‌الملل آن در بازتعریف و تولید تهدید است. به عبارتی این کشور با تعریف یک تهدید هم سیاست داخلی و هم خارجی خود را تنظیم می‌کند. امریکا طی یکی دو دهه اخیر تلاش کرده است روسیه را به‌عنوان یک تهدید به جامعه خود معرفی کند. به موازات این امر همچنین تلاش داشته است روسیه را به‌عنوان دشمن مشترک امریکا و اروپا جلوه دهد. امریکا همواره تلاش می‌کند با استفاده از هژمونی رسانه‌ای که دارد، هزینه‌هایی را که برای سیاست‌های تهاجمی خود در جهان انجام می‌دهد، توجیه کند.
با مرور راهبردهای نظامی امریکا خواهید دید که این کشور از منابع متنوع برای تأمین هزینه‌های خود استفاده می‌کند. بخشی از این منابع از طریق مالیات تأمین می‌شود، بخش دیگر از طریق شریک شدن هزینه‌ها با دیگر همپیمانان همچون اروپا تأمین می‌شود. به‌دلیل اتحادی که با اروپا دارد و مخصوصاً اینکه سازمان ناتو به آن کمک می‌کند. دیگری مربوط به محول کردن هزینه‌ها به شرکت‌ها و مؤسسات خصوصی همچون اسلحه‌سازی است. با وجود اینکه آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد اما باید گفت با نگاهی به اقتصاد این کشور می‌توان دریافت که بخش عظیمی از هزینه‌های امریکا از همین طریق انجام می‌شود.


بخش دیگر آن استفاده از منابع محلی است یعنی امریکا در هر جا که وارد جنگ شده است از منابع محلی استفاده  و نیازهای خود را تأمین می‌کند. فکر می‌کنم اگر این دو نکته را در نظر داشته باشیم روش توجیه افکار عمومی امریکا و افکار عمومی جهانی در مورد تداوم جنگ اوکراین و تهدید بین‌المللی بودن روسیه توجیه خواهد شد و سیاست داخلی افکار عمومی امریکا و همچنین اساساً سیاست خارجه امریکا و سیاست بین‌الملل آن در باز تعریف و تولید تهدید است.


اگر با موشکافی بیشتری درباره فعالیت‌های ایالات متحده در گذشته نگاه کنیم، خواهیم دید که امریکا از اوایل قرن ۲۱ به شکل بسیار ظریفی روسیه را به‌عنوان تهدید مشترک امریکا و اروپا تعریف کرد. با مرور نشست‌های ناتو که طی این مدت برگزار شده است می‌بینید که با اینکه در آن زمان شورای همکاری روسیه و ناتو وجود داشت اما روسیه به‌عنوان تهدید مشترک معرفی می‌شد. این موضوع آنقدر ملموس بود که  سال ۲۰۰۷ سخنرانی پوتین را در این زمینه و واکنش به رویکرد یاد شده در اجلاس مونیخ شاهد بودیم. پوتین در این سخنرانی نسبت به سیاست‌های تهاجمی امریکا علیه روسیه واکنش نشان داد.


بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، امریکا برای تحکیم هژمونی خود نیاز داشت ساختارها و ترتیبات بین‌المللی سیاسی ژئوپلیتیکی و اقتصادی را کاملاً امریکایی کند. بنابراین از نظر اقتصادی نهادهایی را که در جریان جنگ سرد شکل گرفته بودند، تقویت کرد و به این ترتیب توانست نهادهای اقتصادی را غربی کرده و از این طریق موفق شد مکانیسم‌های مربوط به تحریم‌ها را طراحی کند. در مسائل سیاسی و ژئوپلیتیک با موانع بیشتری روبه‌رو بود.


امریکا با بازتعریف ناتو تلاش کرد از طریق راهکار پیشروی ژئوپلیتیکی در شرق به هژمونی سیاسی نیز دست یابد. همان‌طور که در بحث گسترش نظام لیبرال دموکراتیک حتی از طریق جنگ در دکترین بوش توجیه می‌شد. روسیه اما به‌عنوان یک چالش اساسی در برابر این راهبردهای امریکا قرار داشت. به همین دلیل است که از اوایل قرن ۲۱ شاهد آن بودیم که راهبرد امریکا نسبت به روسیه تغییر کرد. روسیه با سیاست‌های مقابله‌ای که در برابر پیشروی ناتو داشت به‌عنوان یک مانع جدی برای هژمونی امریکا معرفی شد. در دوره اول ریاست جمهوری باراک اوباما نیز شاهد آن بودیم که آقای اوباما بحث احیای روابط با روسیه را در پیش گرفت اما در دوره دوم در زمینه روابط روسیه و امریکا ورق کاملاً برگشت. همان‌طور که این موضوع و تغییر موضع درباره روابط بین امریکا و ایران و همچنین امریکا و چین صدق می‌کند.


این تفکر در امریکا وجود دارد که با روابط کم تنش و مسالمت‌آمیز با کشورهایی مثل روسیه، چین و ایران به این کشورها فرصت قدرتمند شدن خواهند داد که باید از آن جلوگیری کنند. به همین دلیل تصور می‌کنم که این جنگ و هزینه‌های آن همچنان ادامه خواهد داشت زیرا امریکا حاضر نیست فرصت افزایش شاخص‌های قدرت را به رقبای خود تقدیم کند. این نگاه امریکایی به شرکای اروپایی آن  تحمیل شده است و از این طریق برای تأمین اهداف خود هزینه‌های تحمیل شده را نیز با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند.
دیالوگی از فیلم بازی تاج و تخت به تازگی در رسانه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود با عنوان زمستان در راه است و تحلیلگران در این رابطه می‌گویند که به احتمال زیاد زمستان نتیجه این جنگ را تعیین خواهد کرد؛ اینکه قیمت حامل‌های انرژی بویژه گاز در اروپا بشدت افزایش یافته است. به نظر شما آیا رسیدن فصل زمستان می‌تواند تا این حد در نتیجه جنگ اوکراین تأثیر‌گذار باشد؟
عابد اکبری: زمانی که ترامپ در امریکا به قدرت رسید و شعار «اول امریکا» را مطرح کرد، این شعار بسرعت از اول امریکا به «تنها امریکا» تغییر یافت و تا آخر دوره وی ادامه یافت. در دوره انتخابات و حتی وقتی بایدن در این کشور بر مسند قدرت نشست مهم‌ترین سؤال این بود که این شعار «تنها امریکا» ادامه خواهد یافت یا با تغییراتی مواجه خواهد شد، اما بعدها مشخص شد این شعار مربوط به یک حزب خاص نیست.


درباره مشخص شدن نتیجه جنگ در زمستان اعتقاد من بر این است که اروپا شاید یخ بزند و مردمان آن بمیرند اما نه برای کمبود گاز بلکه به‌دلیل تنهایی و فهم این تنهایی. امروز امید اجتماعی در اروپا بشدت کاهش یافته است، البته این به‌دلیل افزایش قیمت گاز نیست، بلکه به‌دلیل ناامیدی که در این کشورها ایجاد شده است. امروز شاید بسیاری علاقه‌مند به مهاجرت به آلمان باشند اما درصد زیادی از مردم آلمان تلاش دارند به استرالیا مهاجرت کنند، به این دلیل که در اروپا و همچنین در امریکا فوبیا و ترسی از روسیه ایجاد شده است. این ترسی است که مقامات امریکا و اروپا به مردم خود تزریق کرده اند و در ازای آن هیچ آرامشی به آنان ارائه نداده اند. بنابراین باید گفت زمستان سرد یک واقعیت است اما مربوط به لوله گاز نیست ،بلکه زمستانی است که در ناامیدی مردم تشکیل شده است.


امروز از کشورهای اروپایی خبرهای بسیار عجیبی به گوش می‌رسد به‌عنوان مثال برخی می‌گویند در فرانسه مردم به خوردن خاک اره روی آوردند یا در انگلیس غذاهای کپک زده می‌خورند! سؤال این است که آیا برای اروپا وارد شدن به این جنگ به‌صورت پیاده نظام امریکا آنقدر ارزش داشت تا به این وضعیت برسد و این همه هزینه مادی و اجتماعی-امنیتی برای خود ایجاد کند؟ در مقابل این مشکلات اروپا به‌دنبال دستیابی به چه چیزی بود و آیا توانست به آن دست یابد؟ طبق شواهد موجود این روسیه نبود که به‌دنبال تصرف کشوری به سمت اروپا باشد بلکه برعکس این ناتو بود که تلاش داشت حلقه را بر روسیه تنگ‌تر کند.


خانعلی‌زاده: اروپا امروز ساخته دست امریکا است. تعبیر ارائه شده بسیار جالب بود زیرا همان‌طور که زمستان انرژی اقتصادی و سختی در انتظار اروپاست، زمستان هویتی و ایدئولوژیکی نیز برای اروپا در جریان است. می‌بینیم که حتی سارکوزی رئیس جمهور اسبق فرانسه  هم که زیاد به‌عنوان سیاستمدار ایدئولوژیکی شناخته نمی‌شود، حدود دو هفته بعد از شروع جنگ اوکراین بحث‌های نظریه‌پردازی ارائه داد که در آن از تغییر برخی از موارد صحبت کرد.
می‌بینید که همه سیاستمداران اروپایی از تغییر برخی مسائل در جامعه جهانی صحبت می‌کنند. سوئد در زمان جنگ سرد هم عضو ناتو نشده بود اما اکنون این اتفاق رخ داده است. یا حتی باشگاه‌های لیگ انگلیس اعلام می‌کنند که پول برای خرید بازیکن ندارند و مجبورند هزینه ورزشگاه‌های خود را تأمین کنند. اینها همه نشان دهنده تغییراتی است که از آن یاد می‌کنیم. این زمستان سرد که در امید مردم اروپا ایجاد شده است هم می‌تواند علت و معلول ماجراها باشد. اینک ملی‌گرایی در حال ایجاد است. وقتی به اروپا سفر می‌کنید به معجزه اتحادیه اروپا پی خواهید برد که چگونه این ۲۰ واحد سیاسی کاملاً جدا از هم و با فرهنگ‌های متنوع توانستند در کنار یکدیگر قرار گیرند. اما با وجودی که این بیشتر شبیه یک معجزه است اما بتدریج می‌توانید دریابید که این روند نمی‌تواند بیش از این ادامه یابد. اگر کسی به موضوع اتحادیه اروپا با دقت توجه داشت و آن را بررسی کرده بود موضوع برگزیت برای او موضوع غیر قابل فهم یا غیر منتظره‌ای نبود.
اینک اتحادیه اروپا با وجود ترسی که از پوتین و بیشتر جنگ اتمی دارد تنها راه باقیمانده برای او نزدیک شدن به امریکاست و چاره‌ای جز این ندارد. برای ایجاد ارتش اروپایی تلاش‌های زیادی شده اما دیدیم که در جنگ بوسنی آنان نتوانستند از خود دفاع کنند و امریکا مجبور شد جنگ را جمع کند. اکنون نیز می‌بینید که متوسل به ناتو می‌شود. در چنین شرایطی می‌بینیم که چسب طرح مارشال و چسبی که اتحادیه اروپا را شکل داد، دیگر اعتبار ندارد و اروپا نیز به یک نظم جدید نیاز دارد.


یکی از مشکلاتی که من بارها به آن اشاره کرده‌ام، این است که ما بحران مالی ۲۰۰۸ را بخوبی درک نکرده‌ایم. کتاب اوباما با عنوان «سرزمین موعود» اشاره مفصلی به رخدادهای سال ۲۰۰۸ دارد. چین و روسیه بعد از سال ۲۰۰۸ به کشورهای جدیدی تبدیل شدند و می‌توان گفت که جهان بعد از ۲۰۰۸ جهان جدیدی بود زیرا کشورها فهمیدند که امریکا قدرت چندانی ندارد؛ این بازیگر غیر قابل نفوذ نیست و می‌توان در مقابل آن نیز ایستاد. در آن زمان همچنین اتحادیه اروپا متوجه میزان آسیب‌پذیری خود شد زیرا بحران‌های اقتصادی امریکا بشدت روی اروپا نیز تأثیر گذاشت. اما گزینه پیش روی اروپا چیست؟
در حال حاضر تمام تخم مرغ‌های اروپا از نظر سیاسی، اقتصادی و امنیتی در سبد امریکا قرار دارد. در تاریخ اروپا می‌بینیم که فرانسه چندین بار به‌دلیل رویکرد آتلانتیک‌گرایی انگلیسی مخالف عضویت در اتحادیه بود. اکنون نیز میان کشورها، ملی‌گرایی و تلاش برای خروج از اتحادیه وجود دارد اما خروجی آن نتیجه مطلوب کشورها را در پی ندارد و آنها باز هم نمی‌توانند این اتفاق را رقم بزنند. در انتخابات فرانسه، مارین لوپن رأی زیادی را کسب کرده بود اما پس از جنگ اوکراین آرای او بشدت افت کرد. مکرون پس از آن افزایش سن بازنشستگی را اعلام کرد که دوباره ورق را برگرداند. بوریس جانسون در این زمینه می‌گوید مردم جهان از پیگیری اخبار اوکراین خسته شده‌اند. ۵۵ درصد مردم فرانسه زیر ۱۵۰۰ یورو درآمد دارند که اوضاع نابسامان آن را نشان می‌دهد. آنها می‌گویند تورم خاطره پدربزرگ‌های مردم فرانسه است و نسل جوان اصلاً تورم را ندیده بودند اما اکنون آنان نیز مشکلات ناشی از تورم را لمس کرده‌اند.
در یک جمع‌بندی باید گفت که مرشایمر چند سال پیش به تهران سفر کرده و در دانشگاه تهران سخنرانی کرد. او گفت که نظام بین‌الملل در حال تغییر است؛ رویکرد چین و روسیه نیز قطعاً نظامی خواهد بود و بنابراین، ایران و امریکا باید با سازش این وضعیت را کنترل کنند.


ما در سال ۲۰۱۴ جنگ کریمه را نیز داشتیم اما مثل حال حاضر تغییر ایجاد نشد چون آن جنگ میان دو واحد سیاسی بود اما اینک جنگ برای تغییر نظام بین‌الملل است. بنابراین اروپا اکنون بازیگری نیست که بتواند در این ماجرا تصمیم بگیرد و مجبور است تخم‌مرغ‌های خود را در سبد یک طرف قرار دهد. به همین دلیل می‌بینید مرکل که چهره بسیار محبوبی در آلمان بود، اینک بشدت منفور شده است زیرا مردم بر این باورند که با پروژه «نورد استریم ۱» و «نورد استریم ۲»، آلمان را به روسیه وابسته کرده است و باعث شده که با این جنگ آسیب ببیند.
اروپا در شرایط کنونی فردای جنگ جهانی دوم است که آنقدر آسیب‌ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی دیده که توانایی تصمیم‌گیری برای خود را ندارد و نیاز به قیم دارد. حال اگر امریکا همانند قبل توانایی لازم برای مدیریت را نداشته یا داشته باشد، هر کدام جهت‌گیری متفاوتی را برای فرجام سرانجام اروپا مشخص می‌کند.

 

عابد اکبری: درباره مشخص شدن نتیجه جنگ در زمستان اعتقاد من بر این است که اروپا شاید یخ بزند و مردمان آن بمیرند اما نه برای کمبود گاز بلکه به‌دلیل تنهایی و فهم این تنهایی. امروز امید اجتماعی در اروپا بشدت کاهش یافته است، البته این به‌دلیل افزایش قیمت گاز نیست، بلکه به‌دلیل ناامیدی است که در این کشورها ایجاد شده است

عفیفه عابدی: امریکا طی یکی دو دهه اخیر تلاش کرده است روسیه را به‌عنوان یک تهدید به جامعه خود معرفی کند. به موازات این امر همچنین تلاش داشته است روسیه را به‌عنوان دشمن مشترک امریکا و اروپا جلوه دهد. امریکا همواره تلاش می‌کند با استفاده از هژمونی رسانه‌ای که دارد، هزینه‌هایی را که برای سیاست‌های تهاجمی خود در جهان انجام می‌دهد، توجیه کند

​​​​​​​مهدی خانعلی زاده: جنگ اوکراین جنگ دو واحد سیاسی نیست به عبارت دیگر این جنگ دو کشور واحد نیست بلکه این جنگ نماد تلاش برای تغییر در نظام بین‌الملل است. اگر این جنگ، نبرد بین دو کشور برای گرفتن خاک یا هر امتیاز دیگری بود باید بسیار زودتر از این به نتیجه می‌رسید. این جمله که روسیه توان تصرف کی‌یف را ندارد و برای همین جنگ طولانی شد به نظر من چندان درست نیست. به نظر من روسیه توان این کار را داشت اما تمایلی به انجام آن نداشت


انتهای پیام/

 

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: روسیه را به عنوان امریکا و اروپا نظام بین الملل اتحادیه اروپا ایجاد شده بلکه به دلیل جنگ اوکراین خانعلی زاده عنوان یک طولانی شدن برای اروپا عابد اکبری روسیه توان واحد سیاسی جنگ دو طولانی شد نظر من هزینه ها باید گفت حال حاضر دو کشور آن زمان یک طرف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۱۱۲۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روسیه: ارتش اوکراین بیش از هزار نظامی دیگر را از دست داد

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسپوتنیک، وزارت دفاع روسیه در گزارش روزانه خود اعلام کرد که واحدهای بخش غرب نیروهای مسلح روسیه ۹ حمله ارتش اوکراین را دفع کردند.

وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که واحدهای یگان جنوب روسیه، دو منطقه جدید در دونتسک را آزاد کردند و موفق به بهبود مواضع خود در این محور شدند.

بنا به گزارش وزارت دفاع روسیه، در درگیری در محور غرب، ارتش اوکراین بیش از ۲۵۵ نظامی خود را از دست داد.

وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که واحدهای شرق نیروهای مسلح روسیه، با بهبود موضع نظامی خود در این منطقه دو تانک ارتش اوکراین را نیز منهدم کردند. اوکراین حدود ۸۲۵ نیروی نظامی خود را از دست داد.

کد خبر 6090206

دیگر خبرها

  • تجمع دانشگاهیان کشور در محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی
  • دانشگاهیان سراسر کشور در محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم غزه
  • حمایت مردم گیلان از جنبش‌های دانشجویی در امریکا و اروپا
  • روسیه: ارتش اوکراین بیش از هزار نظامی دیگر را از دست داد
  • (ویدئو) نابودی سیستم موشکی ۱۰۰ میلیون دلاری روسیه در حمله اوکراین
  • علی‌اف: آذربایجان هرگز به اوکراین سلاح نمی‌دهد
  • وعده‌های ناتو به اوکراین عملی نشد
  • مکرون: اروپا در حال مردن است
  • مقاومت برخی کشورهای اروپایی برای ممنوعیت واردات ال‌ان‌جی از روسیه
  • احتمال جنگ روسیه و غرب در پی ارسال موشک‌های دوربرد به اوکراین